ShahidAlihosseini.ir - یادها و خاطره‌ها

فراخوان همکاری و دعوت به همیاری

تهیه مستندات و تولید محتوا برای تکمیل سایت شهید

سعید علی‌حسینی 0 360 رتبه مطلب: بدون رتبه

آن شهید عزیز بارها از بستگان نزدیك‌شان خواسته‌اند خاطرات ایشان را ضبط نمایند تا یادگاری بماند اما آنان موضوع را به شوخی برگزار و از انجام این مهم بگونه‌ای طفره رفته‌اند كه بعد از شهادت‌شان حداكثر حسرت‌ها را در این رابطه بخورند!

نامه‌ی شبه وصیت - مکمل وصیت نامه‌ها

توصیه به دقت در انجام کار؛ تلاش در راه رضای خدا

سعید علی‌حسینی 0 177 رتبه مطلب: بدون رتبه

من از شما می‌خواهم که در هر کاری که رضای خداوند در آن هست بکوشید و برای اسلام کار کنید. من اینجا برای شما دعا می‌کنم که خدا شما را یاری کند.

از شما می‌خواهم در کار خود دقت کنید و برای خدا کار کنید که من از شما راضی باشم.

دعاگوی شما محمدحسین علی‌حسینی 1363/11/28

وصیت‌نامه‌ی دوم شهید

چرایی سفارش به شناختن بیشتر ارزش وجود امام و فرمانبرداری و اطاعت از او

سعید علی‌حسینی 0 211 رتبه مطلب: بدون رتبه

بدین خاطر است که ما نمی‌خواهیم تجربه‌ی تلخ وقایعی که در زمان امام حسین (علیه‌السلام) به حمایت از باطل و خیانت به حق روی داد در زمان ما نیز خدای نخواسته تکرار شود! پس: فرمانبر او که فرمانبر خداست باشیم و این امام برحق را یاری رسانیم.

مقداری که مقروضم در دفترم نوشته شده که جمعاً 3 قلم می‌شود و سفارش دیگرم اینست که اگر چنانچه پیشامد کرد و فردی گفت من از فلانی طلبکارم او را راضی نمائید. اگر شهید شدم برایم آمرزش بخواهند، ازتمام قومان و خویشان هر کس بدی‌ای دیده مرا حلال کند.
محمدحسین علی‌حسینی نیمه دوم مهرماه 1361

شاخص در حق محوری، دلچسب در عزاداری

مصلح و شجاع در جلوگیری از تضییع حقوق دیگران

سعید علی‌حسینی 0 169 رتبه مطلب: بدون رتبه

 جنبه‌ی شجاعت آن مرد از همه جنبه‌ها شاخص‌تر بود یعنی در حیطه‌ی حضورش اگر می‌دید که حقی از کسی ضایع می‌شود که این مرد هیچ ذینفع هم نبود ولی می‌رفت حق را به حق‌دار می‌رساند و دنبال اعاده‌ی حق و حقوق افراد بود، طوری بود که مردم واقعاً آن مرد را در دعواها و مرافعه‌هایشان و در موضوعات اختلافی خود به عنوان فردی شجاع و مصلح قبول داشتند. با عشق و علاقه و با علم و آگاهی واقعاً عزاداری می‌کرد.  آن مرد واقعاً عاشق امام حسین(ع) بود، واقعاً درد امام حسین(ع) را حس می‌کرد.

شناخت شهید از زبان دیگر شهیدان - شهید کاشیگران

حداکثر تلاش برای انجام بیشترین کار علاوه بر انجام وظایف

سعید علی‌حسینی 0 166 رتبه مطلب: بدون رتبه

ما یک نیرویی داشتیم بنده‌ی خدا خودش از گناباد با آمبولانس راه افتاده بود آمده بود منطقه، دو سه روزی که گذشت آمد اعتراض کرد و گفت: « این چه وضعش است؟! ما بیکاریم، چرا یک کار درست و حسابی نمی‌دهید که انجام دهیم؟! چون نیامده‌ایم اینجا که وقت‌گذرانی کنیم!»

RSS

نویسندگان

«اردیبهشت 1403»
شیدسچپج
13141516171819
20212223242526
27282930123
45678910
11121314151617
18192021222324
فراخوان همکاری و دعوت به همیاری ادامه مطلب

فراخوان همکاری و دعوت به همیاری

آن شهید عزیز بارها از بستگان نزدیك‌شان خواسته‌اند خاطرات ایشان را ضبط نمایند تا یادگاری بماند اما آنان موضوع را به شوخی برگزار و از انجام این مهم بگونه‌ای طفره رفته‌اند كه بعد از شهادت‌شان حداكثر حسرت‌ها را در این رابطه بخورند!

شعر از آقای علی توکلی: فصل گل بود و تا خدا رفتی

قاب عکس گلــــت بغل کردم چشمم از لالـــــه بر نمی‌دارم


اون زمان که شهید عزیز در قید حیات بودن ما بچه بودیم. علت سرودن شعر، ارادت به اخلاق نیک شهید عزیز است. حتی یک بار تمام مارو از کلاته میان که بیشتر زن و کودک بودن به کمر زیارت بردن و مثل پدری مهربان مواظبمون بودن و جواب جیغ و داد خانما و بچه‌ها رو با لبخند و سکوت می‌دادن.

RSS
  • بازگشت به بالا
DNN